نمایی از خانهی کیرکگور در کپنهاگ
پنجرههای بستهی خانه و این یادداشت معنادارِ او در سال 1849:
«”گشودنِ پنجره“ نمادی از ناشکیبی است. آنکه شکیباست در کنار پنجره نمینشیند؛ او همیشه کارهایی بسیار برای انجام دارد؛ یا، اگر در کنار پنجره بنشیند، کار خود را میکند و به بیرون پنجره نمینگرد. آنکه ناشکیب است گاه و بیگاه، حتی زیرچشمی، به بیرون نگاهی میاندازد؛ او کارش را فراموش میکند تا به بیرون پنجره بنگرد؛ سپس کارش را بهتمامی کنار مینهد تا به بیرون بنگرد؛ دستآخر حتی پنجره را میگشاید. و نگشودن پنجره (آنچه شخصِ شکیبا برمیگزیند) چه معنایی دارد؟ یعنی دروننگر بودن، بدانسان که شخص شکیباست، حال آنکه شخص ناشکیب بروننگر است. آنکه شکیباست، به مرور زمان، در خود آرام و قرار میگیرد، [اما] آنکه ناشکیب است در ژرفای درونش قراری نمییابد ــ از این رو ذهن او به چشمش وابسته است، که همانا خود چون پنجرهای است که او از میانش [به بیرون] خیره میشود.»
کتابچهها و دفترچههای یادداشت روزانه، ج. 6، ص. 415